چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ
چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

عباس شریف دارابی شیرازی

عباس شریف دارابی شیرازی حکیم، فیلسوف و عارف قرن سیزدهم و صاحب کتاب ارزشمند «تحفة المراد» از شاگردان ملاهادی سبزواری است که در سال 1300ق از دنیا رفت.ایشان متولد شهر داراب فارس بودند.(دبستان الفرصه، صفحه 25)

 

 

میرزا عباس شریف دارابی (متوفی 1300 یا 1301 ق) حکیم، فیلسوف، عارف و فرزند میرزا بابا بود. موطن ایشان داراب فارس است. ایشان تحصیلات مقدماتی را در داراب نزد محمد نصیر آغاز کرد و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از ناموفق بودن سفرش به عتبات عالیات برای تحصیل فقه و اصول و شرعیات (در راه گرفتار راهزنان شد) به شیراز بازگشت و برای کسب علوم معقول به سبزوار نزد فیلسوف گران‎قدر ملا هادی سبزواری رفت و پس از اتمام دوره فراگیری‎اش به شیراز بازگشت و به تدریس علوم معقول و حکمت اسلامی پرداخت و در عرفان، از محضر عارف آن زمان میرزا ابوالقاسم سکوت کسب فیض کرد.

 

میرزا عباس دارابی در یکی از حجره های حسینیه قوام الملک شیراز به تدریس حکمت مشغول بود و فرصت شیرازی نیز برای یادگیری حکمت خدمت ایشان می رفته است.فرصت الدوله در کتاب دبستان الفرصه نقل می کند که ؛پس از فوت مرحوم حاجی سبزواری کسی درس حکمت نمیگفت مگر مرحوم میرزا عباس دارابی....در شیراز در حجره از حجرات حسینیه قوام الملک منزل داشت ...فرصت پس از شرح واقعه ای که برای میرزا عباس در حسینیه رخ می دهد می نویسد: حکیم راه دارابجرد(دارابگرد) را که مولدش بود پیش گرفت و رفت چندی در آنجا ببود. پس از مدتی بشیراز عودت نمود. در مراجعت حوزه درسی فراهم آورد. منهم آنوقت بخدمتش رفتم گذشته از درس در ازمنه تعطیل هم میرفتم و کلماتش را استفاضه میکردم، چندی هم بدین منوال گذشت تا از جهان درگذشت.جنازه اش را در تکیه حافظیه بردیم ملاغلامرضا نامی از علماء که خدایش غریق رحمت کناد حاضر بود بر آن نماز خواند بخاکش سپردیم....

 

 

شاگردان:

معروف‎ترین شاگردان وی عبارتند از: ملا عبدالله زرقانی، میرزا محمدصادق سروستانی، شیخ محمدکاظم فیروزآبادی، سید آقا فیروزآبادی، ملا احمد دارابی، شیخ محمود - پیش‎نماز مسجد گنج شیراز – فرصت الدوله شیرازی (شاعر و صاحب کتاب آثار عجم، دبستان الفرصه و مقالات و ...)، سید علی کازرونی، شیخ احمد شیرازی و سید صدرا کوه‎پایه‎ای.

 

 

(مدرسه قوام الملک یا حسینیه قوام در شیراز-محل تدریس میرزا عباس دارابی)

 

حکیم دارابی ازدواج نکرد تا اینکه حدود 75 سالگی در شیراز از دنیا رفت و در حافظیه به خاک سپرده شد. به علت اینکه کتابخانه شخصی‎اش از بین رفته، حواشی و شروح حکمی و فلسفی وی نیز در دست نیست و فقط کتابی به نام «تحفة المراد» از او باقی مانده که شرح حکیمانه حکیم از قصیده میرفندرسکی است.

 

علامه تهرانی درباره وی می‌‏نویسد: «در معقول و منقول بارع بود. اسفار را به خط خود نوشته و از خود بر آن حواشی زده‏ است، دعای کمیل و قصیده معروف میرفندرسکی را شرح کرده است».

شیخ احمد شیرازی نجفی معروف به شانه‎ساز و میرزا ابراهیم نیریزی که هر دو از مدرسان حکمت در شیراز بوده‏‌اند از شاگردان او بوده‎‏اند.

علامه تهرانی‏ می‌‏گوید: تاریخ وفاتش را نمی‌‏دانم ولی فرصت‎الدوله شیرازی در آثار العجم‏ وفات او را در سال 1300 نوشته است و در همان کتاب نوشته که وی را نیز ملاقات نموده است.

به نقل از جناب فرصت الدوله شیرازی در کتاب دبستان الفرصه که خود بر جنازه ایشان حاضر بوده ، ملاغلامرضا نامی بر جنازه جناب دارابی نماز خوانده و او را در حافظیه و در سمت راست جناب حافظ به خاک سپرده اند.

داستان اولین ملاقات وی با جناب ملا هادی سبزواری چنین نقل شده است که اولین دفعه که به حضور حاجی سبزواری رسید، بسیار موردعنایت و توجه ایشان قرار گرفت و از حال او جویا شد و مولدش را پرسید، دارابی در جواب گفت: من طلبه‎ای از مردم فارس هستم. ایشان فرمودند: در این صورت، مشمول حدیث پیغمبر اکرم(ص) هستی که فرمود: لو کان العلم فی الثریا لتنا و له رجال من اهل الفرس؛ اگر علم و دانش در ثریا باشد مردانی از فارس آن را درمی‎یابند. حکیم فی‎البداهه گفت: همین‎طور است، من نیز در جستجوی سعادت به ثریا (کنایه از سبزوار) آمدم. حکیم سبزواری از جواب فوری و حسن ادب و خضوع او، بسیار خوشحال شد.

او در طریق سیر و سلوک و تهذیب نفس و تزکیه باطن، مجاهده کامل نموده و مراتب عالی را طی کرد، شادکام به فارس برگشت. او پس‎ازاینکه از سبزوار برگشت، در شیراز ساکن شد و تا پایان عمر، در حجره‎ای از حجرات حسینیه قوام شیرازی، به‎تنهایی زندگی کرد.

زمانی که وی اجازه گرفت و سبزوار را به عزم شیراز پشت سر می‎گذاشت استادش فرمود: این طلبه دارابی با یک‎چشم آنچه داشتیم با خود برد و یا به قول دیگری فرمود: «اشاره به سینه خود کرد و گفت: آنچه ذخایر نفیس علمی، با خود داشتیم او به یغما برد».

او را  به نام ملا عباس دارابی شیرازی هم می شناسند.

ولایت/کوره داراب گرد و شهرهای زیرمجموعه آن در استان فارس

دارابگرد(دارابجرد) ، کوره و شهری قدیمی در ایالت فارس.دارابگرد یکی از پنج کوره ایالت فارس بود که بخشی از نواحی میانی، جنوب و جنوب شرق استان فارس کنونی یعنی کمابیش محدوده شهرستانهای داراب، زرین دشت، فسا، جهرم، استهبان، نیریز، و لارستان را شامل می شد.

(ایران، وزارت کشور، ذیل استان فارس)

 

 

 

صفحه 664 به بعد دانشنامه جهان اسلام، جلد 16)

 

بخشی از فیلم عروسی گشتاسب بهارلو متعلق به 51 سال پیش در داراب فارس


بخشی از فیلم عروسی گشتاسب فرزند عبدالحسین بهارلو متعلق به 51 سال پیش در داراب فارس//ساز: زنده یاد پورکمال دارابی

دانلود فیلم عروسی گشتاسب بهارلو-داراب-فارس-سال 1341 خورشیدی

تمدن داراب گرد حتی در لیست یونسکو نیز دیگر جایی ندارد!

دوهفته نامه عصر داراب-جلیل سلمان-انتشار خبر ثبت جهانی محورساسانیِ فارس در یونسکو به همراه لیست شهرهای منتخب آن بار دیگر با واکنش علاقمندان و مخاطبان واقعی تاریخ داراب مواجه شد تا آنجا که فضای مجازی نیز بدون در نظر گرفتن محدوده جغرافیایی و تاریخی با این طیف وسیع همراهی نمود.

به عقیده کارشناسان حوزه تاریخ، جهانی شدن یکی از آرزوها و رویاهای بزرگ همه ملل است، آرزویی که حوادث، رویدادها و وقایع تاریخی در صدر آن قرار دارد تا با هماوردخواهی و رخ‌ نمایی پیشینه‌ی فرهنگی و تاریخی، اقوام و ملت های مختلف بتوانند ظرفیت های پنهان و ناشناخته خود را به جهانیان عرضه نمایند.بنابراین همه کشورها تلاش می کنند تا با به اشتراک گذاردن تاریخ فرهنگی خود ضمن اتصال با دیگر کشورهای جهان سهم بیشتری از صفحات یونسکو را از آن خود نمایند.

میراث جهانی ‏یونسکو نام عهدنامه‌ای بین‌المللی است که در تاریخ ۱۶ نوامبر 1945 میلادی به تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسید و موضوع آن حفظ آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی بشر است که اهمیت جهانی دارند و متعلق به تمام انسان‌های روی زمین، فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص، هستند. بر پایه این کنوانسیون، کشورهای عضو یونسکو می‌توانند آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی کشور خود را نامزد ثبت به‌عنوان میراث جهانی کنند.»

این موضوع از جهات مختلف دارای اهمیت بوده و ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی سبب می‌شود علاوه بر محافظت و نگهداری و معرفی ارزش‌های آن به جهانیان به عنوان هدف اصلی، نوعی تبلیغات برای مقصد محسوب شود که به‌واسطه آن فعالیت‌های گردشگری در محوطه نیز افزایش می‌یابد. زمانی که فعالیت‌های گردشگری به خوبی برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی شوند، می‌توانند منابع مالی مهمی را برای محوطه و نیز برای اقتصاد محلی به ارمغان آورند.»

بی شک استان فارس با ثبت پنجمین اثر ارزشمند خود در یونسکو تعداد آثار ثبت شده جهانی ایران را به عدد بیست و سه رسانید تا جایگاه و رتبه واقعی خود را در رنکینگ تاریخ این سرزمین پررنگ تر نماید و همچنان امید می رود که مسیر طی شده برای ثبت محوریت ساسانی فارس که در تیرماه سال جاری به ثمر نشست و شهرهایی نظیر بیشاپور، فیروزآباد و سروستان را در برگرفت، نویدبخش حرکت هایی اثربخش برای دیگر شهرهای فارس نظیر «داراب زمین» نیز باشد.

بی شک یکی از مهمترین و شکوفاترین تمدن‌های پس از میلاد مسیح در قلب سرزمینی به نام داراب‌گرد پا گرفت تا سرسلسله ساسانیان با تکیه بر قدرت نظامی خود در شهر باستانی داراب‌گرد پایه‌های دومین امپراتوری بزرگ ایران را در جنوب شرق پارس بَنا نهد. شهر مُدور داراب‌گرد به عنوان نخستین پایتخت سلسله ساسانیان بزودی پذیرای اردشیربابکان شد تا به حاکمیت مطلق بیگانگان در ایرانِ پس از هخامنشی پایان دهد.اردشیر در نخستین گام و پیش از تأسیس رسمی دولت ساسانی که در سال 226 میلادی در تاریخ ثبت است، در سال 224 میلادی دولتی خودمختار و به اصطلاح موقت را در شهر داراب‌گرد تشکیل داد و امور سیاسی و نظامی را از آنجا هدایت می کرد.وی پس از جنگ های متعدد و با شکست دادن آخرین پادشاه اشکانی بر تخت سلطنت نشست و امپراتوری بزرگ ساسانی را در پارس بنیان نهاد.

داراب فارس با همه این شایستگی‌ها و قرار گرفتن در کمربند اصلی تمدن ساسانی متأسفانه در موضوع محورساسانیِ فارس بنا به دلایل نامشخصی مورد بی‌مهری قرار گرفت و علیرغم آنکه در ذیل بخش ویژگی های مشابه این مبحث در سایت یونسکو قرار گرفته بود از گردونه‌ی جهانی شدن حذف شد تا اندک بارقه‌های امید در سایه یأس و ناامیدیِ فعالان تاریخی از میان برود و باردیگر ذهن آنها را با این پرسش روبه رو نماید که سهم داراب از جهانی شدن چند درصد است و چه کسی باید پاسخگوی این تعلل ناخواسته و یا سهل انگاری سهوی باشد؟!

هرچند که ساسانیان همواره مدیون تاریخِ داراب هستند و حذف نام «داراب» از لیست ثبت جهانی محورساسانی فارس را باید به نوعی خودزنی مسئولان استان تعبیر نمود، اما برای شهرستان داراب فرصتی مغتنم را فراهم می نماید تا ضمن شناسایی بهتر توانمندی‌های تاریخی، گردشگری و صنایع دستیِ بی‌بدیل خود با همفکری و انسجام واقعی و عملی در معرفی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود و با استفاده از همه افکار و آراء و اندیشه‌های ناب بومی در تحقق هدفی به نام «جهانی شدن» قدم های محکمی بردارد. آتشکده و چهارتاقی تنگ چک چک رستاق، آتشکده آذرخش(بطور ویژه و مستقل)، نقش برجسته شاپور ساسانی، آسیاب سنگی جنب آتشکده آذرخش، استودان‌های کوه‌پهنا، قصرکیامرث، قصربهمن و آتشکده آذرجوی و مگالیت‌های شهر باستانی دارابگرد نمونه‌های بارزی از اتصال داراب به سلسله ساسانیان هستند که می‌توان ضمن تعامل ارزنده با میراث فرهنگی استان فارس برای آنها برنامه‌ریزی نمود تا در آینده‌ای نه چندان دور به عنوان کاندید ثبت جهانی به یونسکو معرفی شوند.

در پایان امیدواریم ثبت جهانی میراث‌های فرهنگی و تاریخی داراب به عنوان یکی از اصلی‌ترین مطالبات علاقمندان و فعالان تاریخی با نگاهی ویژه مورد توجه عزیزان میراث فرهنگی داراب و علی‌الخصوص، عالی‌ترین نماینده محترم دولت یعنی جناب آقای دکتر مظفری، فرماندار محترم جدیدالورود قرار گیرد تا بتوان با استفاده از تمامی ظرفیت‌های بومی شهرستان داراب قدم‌های ارزنده‌ای برای حفظ و نگهداری و ثبت جهانی این آثار بعمل آورد.