چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ
چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

کاروان شاهدان بصیر در راه داراب؛ شهدای گمنام شنبه می آیند

به گزارش فردای داراب به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ناحیه مقاومت بسیج سپاه داراب، سرهنگ پاسدار غلامرضا صادق زاده فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه داراب، شهدا را خواص و اولیای الهی دانست و گفت: در انتظار ورود کاروان شاهدان بصیر به شهر امام حسن مجتبی(ع) هستیم و به همراه مردم شهیدپرور داراب به استقبال آنان می‌رویم.

غلامرضا صادق زاده گفت: در چند روز آینده فضای شهرستان داراب با حضور مردان عشق، ایمان، ایثار، مردانگی و فداکاری عطرآگین خواهد شد. لاله‌هایی از تبار عشق،شور و شعور و از جنس عاشوراییان. ستاره‌هایی که با گمنامی نامشان به عرش رسید و زندگان جاوید تاریخ شدند. این راست قامتان همیشه جاوید تاریخ، ما را به میهمانی فرا می‌خوانند.

وی گفت: ورود مسافران بهشت به شهر شهادت، فرصت مغتنمی است که شهروندان بار دیگر عطر شهادت را در کوچه کوچه شهر استشمام کرده و با یاد ایثارگران، ضمن تجدید بیعت با آرمان های بلند آنان و رهبر عزیزمان برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت کمر همت ببندیم. وبی‌شک مردم ولایتمدار و شهید پرورعزیز شهرستان داراب این ستاره‌ها را بر دوش خواهند کشید و پیمان دوباره با آرمانهای شاگردان پیر جماران خواهند بست.

سرهنگ صادق زاده در پایان ادامه داد: مراسم استقبال از کاروان شاهدان بصیر شامگاه روز شنبه ۲۶ دیماه با حضور مسئولین شهرستانی در محل پلیس راه داراب به طرف بخش جنت و محفل شبی با شهدا در آن مرکز برگزار و در روز یکشنبه ۲۷ دیماه ساعت ۸ صبح در جوار گلستان شهدای گمنام داراب مراسمی با حضور آحاد مختلف مردم صورت می پذیرد و بعد از آن، این کاروان مطهر پس از عبور از خیابانهای اصلی شهر در نهایت به میدان الله و به بخش فسارود انتقال پیدا می کند. امید است با حضور حماسی و کم‌نظیر در استقبال، وداع و تشییع کاروان شاهدان بصیر قدردان فداکاریها و رشادت‌های آنان باشیم.

فرونشست اطراف سایت باستانی دارابگرد نگران کننده نیست

به گزارش مهر، قدمت این شهر به دوره هخامنشیان می‌رسد و نخستین شهر مدور فلات ایران محسوب می‌شود. پیرامون این شهر، دیوار مخروطی عظیمی از گل رس و سنگ و ملاط آهک ساخته شده که ارتفاع آن به بیش از ۱۰ متر می‌رسد و هم اینک بقایایی از این دیوار باقی مانده است. دیوار گلی شهر دارابگرد به عنوان طولانی‌ترین و عریض‌ترین دیوار ۲۵۰۰ ساله دنیا است.
اما این بنای تاریخی ارزشمند نیز این روز‌ها با خطر فرونشست زمین مواجه شده است. اخیرا فرونشست زمین به نزدیکی دیوار گلی این شهر رسیده و دوست‌داران میراث فرهنگی را نگران کرده است.
یک فعال میراث فرهنگی استان فارس در خصوص پدیده فرونشست در نزدیکی دارابگرد به خبرنگار مهر گفت: شکاف‌های گسترده‌ای در فاصله ۵۰ متری این شهر باستانی به وجود آمده که ناشی از ایجاد فرونشست در شهرستان داراب است.
محمد باقر مهاجر با بیان اینکه قسمت‌هایی از دروازه شمالی دارابگرد شکاف‌هایی به عمق دو متر خورده، افزود: طی چند سال گذشته این شکاف‌ها پیشروی کرده و قسمت‌های عمده‌ای از خندق و دیوارهای این شهر باستانی را تخریب کرده و این روند نگران کننده است.
وی با بیان اینکه شکاف زمین در فاصله پنج متری دیوار باستانی شهر دارابگرد است، گفت دیوار شهر دارابگرد بزرگ‌ترین دیوار مدور گلی دنیا است که هم اینک در معرض تهدید جدی است و احتمال فروریختن قسمت‌های عمده آن وجود دارد از این رو مسئولان ذی ربط باید تدابیر ویژه‌ای را برای جلوگیری از این روند اتخاذ کنند.
مهاجر با تاکید بر اینکه در صورت ادامه این روند دیوار این شهر فرو می‌ریزد، بیان کرد: در این راستا باید کمیته تخصصی برای بررسی دقیق دلایل ایجاد این فرونشست و راه‌های جلوگیری از افزایش این فرونشست‌ها راه اندازی شود.
رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب (مرکز شیراز) نیز با اشاره به پدیده فرونشست در سطح استان فارس به خبرنگار مهر گفت: متاسفانه شهرستان داراب از جمله شهرستان‌های فارس است که طی چند سال گذشته به صورت جدی با پدیده فرونشست مواجه بوده است.
طهمورت یوسفی با تاکید بر اینکه داراب به عوان یکی از شهرستان‌هایی پرمخاطره استان به دلیل فرونشست است، بیان کرد: این شکاف‌هایی که در منطقه کوه سفید شهرستان داراب وجود دارد طی چند سال گذشته ایجاد شده و و در برخی موارد نیز پیشروی داشته است.
وی با بیان اینکه دارابگرد رخنمون گنبدنمکی دارد، اظهار داشت: در دارابگرد حوضچه‌ها و گودال‌هایی وجود دارد که به احتمال زیاد در گذشته پرآب بوده از این رو احتمال می‌رود این فرونشست‌ها به همین دلیل ایجاد شده باشد.
رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب (مرکز شیراز) با اشاره به اینکه گنبدهای نمکی دارابگرد از سنگ آذرینی تشکیل شده، افزود: چند روز قبل یک هیات زمین‌شناسی از منطقه بازدید کرده و وضعیت فروچاله‌ها در اطراف دارابگرد نگران کننده نیست اما با این وجود باید از افزایش آن جلوگیری شود.

پیشنهاد نامگذاری برای 29 دی ماه در تقویم داراب

با توجه به اینکه میرزا باقر علیان نژاد در جلد دوازدهم کتاب « روزشمار انقلاب اسلامی ایران » آورده است که:

"  در تظاهرات امروز مردم شهرهای داراب، اقلید، فیروزآباد، سروستان، زرگان، ده بید ، سعادت آباد و...استان فارس مردم ماموران انتظامی را در آغوش کشیدند و به گردن آنها حلقه های گل آویختند " و این مطلب در ذیل وقایع روز  29 دی ماه 1357 (و در تقویم امسال نیز مقارن با ولادت حضرت امام حسن عسکری(ع)) ذکر شده است، پیشنهاد می شود نامی مناسب برای این روز تاریخی(29 دی ماه) در تقویم شهرستان داراب در نظر گرفته شود. روزی که ارتش خود را در آغوش انقلاب قرار داد.

خوارج در دایره دارابگرد

گواه تاریخ بر آن است که مدت کوتاهی پس از فتح دارابگرد به تدریج دامنه شورشهای خارجیان در سال 58 هجری قمری(در زمان عبیدا... بن زیاد)این منطقه را فرا گرفت و تاریخ سرزمین داراب را تحت تأثیر خود قرار داد.
یکی از نخستین گزارشها در مورد خوارج روایت ملطی است که در کتاب خود از ده فرقه برای خوارج یاد می کند. این ده فرقه عبارتند از: محکّمه، ازارقه، و عمریه، پیروان شبیب خارجی، نجدیه، اباضیه، اصحاب مهلب بن ابی صفره، ، فرقه ای دیگر که در ناحیه سیستان و هرات و خراسان هستند، حمزیه، صلیدیه(که خود فرقه ای از حمزیه است) و فرقه دهم که در ناحیه هرات و اصطخر(میان دارابگرد و کرمان) به سر می برند و کتاب هایی در تصحیح مذهب نوشته اند. شکل گیری فرقه ای مهم همچون «صفریه» که اتصال بیشتری با وقایع تاریخی دارابگرد داشته اند به پیش از سال 65 قمری باز می گردد اما فعالیت آنان تا سالهای 170 و در مناطقی همچون عراق،  افریقیه، شمال و شمال شرق آفریقا، سیستان و خراسان نیز گزارش شده است.
به نقل از کتب معتبر تاریخی گروهی از خوارج مستقر در کرمان با شنیدن حرکت لشکر 4000  نفره عبیدا... بن زیاد، تغییر موضع داده و از کرمان به سمت دارابگرد حرکت می نمایند که در میان آنان از چهره سرشناسی همچون مرداس بن أدیّة (از لشکریان جنگ نهروان) نیز یاد شده است. صاحب کتاب جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ضمن شرح درگیری لشکر عبیدا... بن زیاد به فرماندهی عباد با لشکر خوارج در سال 58 قمری به نوبه خویش به کشته شدن مرداس و شاعری به نام  قعقاع‏بن عطیه باهلی در نزدیکی دارابگرد نیز پرداخته است.
ابن ابی الحدید به نقل از ابوالعباس مبرد می نویسد:" سرانجام مرداس چنین شد که عبیدالله‏بن زیاد مردم را برای فرستادن به جنگ او آماده کرد و عبادبن اخضر مازنی را انتخاب کرد. ابن زیاد او را همراه چهار هزار سوار به جنگ مرداس فرستاد. خوارج تغییر موضع داده و به دارابجرد(دارابگرد) که از سرزمینهای فارس است رفته بودند. عباد به سوی ایشان حرکت کرد و روز جمعه‏ای رویاروی شدند. ابوبلال مرداس، عباد را صدا کرد و گفت: ای عباد! پیش من بیا که می‏خواهم با تو سخن بگویم، عباد پیش او رفت. ابوبلال گفت: چه می‏خواهی انجام دهی؟ عباد گفت: می‏خواهم پس گردنهایتان را بگیرم و شما را پیش امیر عبیدالله‏بن زیاد برگردانم. گفت: آیا کار دیگری را نمی‏پذیری که ما برگردیم زیرا ما هیچ راهی را ناامن نکرده‏ایم و هیچ مسلمانی را نترسانده‏ایم و با هیچکس جز کسی که با ما جنگ کند جنگ نمی‏کنیم و از خراج هم جز به میزان حق خود نمی‏گیریم. عباد گفت: فرمان همین است که به تو گفتم. حریث‏بن حجل به او گفت: آیا در این فکری که گروهی از مسلمانان را به ستمگری گمراه و ستیزه‏جو بسپاری. عباد گفت: شما از او به گمراهی سزاوارترید و از این کار چاره نیست. گوید: در این هنگام قعقاع‏بن عطیه باهلی که از خراسان به قصد حج آمده بود آنجا]نزدیک دارابگرد[ رسید و چون آن دو گروه را دید پرسید موضوع چیست؟ گفتند: اینان از خوارج هستند. قعقاع به آنان حمله کرد و آتش جنگ برافروخته شد؛ قضا را خوارج قعقاع را به اسیری گرفتند و او را پیش ابوبلال مرداس آوردند که به او گفت: تو کیستی؟ گفت: من از دشمنان تو نیستم من برای فریضه حج آمده‏ام و مغرور شدم و گول خوردم و حمله کردم؛ ابوبلال او را مرخص کرد. قعقاع پیش عباد برگشت و کارهای خود را مرتب نمود و دوباره به خوارج حمله کرد و این رجز را می‏خواند: اسب خود را به حمله بر خوارج  وا می‏دارم تا شاید آنان را به راه راست برگردانم...
حریث‏بن حجل سدسی و کهمس‏بن طلق صریمی بر او حمله کردند؛ نخست او را به اسیری گرفتند و سپس بدون اینکه او را پیش ابوبلال ببرند کشتند؛ آن قوم همچنان جنگ و چابکی می‏کردند تا آنکه هنگام نماز جمعه فرارسید. ابوبلال با صدای بلند خطاب به آنان گفت: ای قوم! اینک وقت نماز فرارسیده است دست از ما بردارید و جنگ را بس کنید تا ما نماز بگزاریم و شما هم نماز بگزارید. گفتند: این تقاضای تو پذیرفته است هر دو گروه سلاح بر زمین نهادند و آهنگ نماز کردند.
عباد و همراهانش شتابان نماز خود را گزاردند ولی خوارج طول دادند و در همان حال که گروهی از ایشان در حال رکوع و سجود و قیام بودند و برخی هم نشسته بودند عباد و همراهانش به آنان حمله کردند و همگان را کشتند و سر ابوبلال مرداس را پیش عباد آورند."
منابع:
-صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، فصل شانزدهم، ص347
-ابن ابی الحدید، جلوه تاریخ در شرح نهج ‏البلاغه، مترجم:دامغانی، جلد 3
- الکامل للمبرد، فی رغبه الآمل، 194:7
- زرکلی خیرالدین، الاعلام،قاموس تراجم، دارالعلم للملایین، بیروت، جلد پنجم، صفحه 201
و ببینید:
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، جلد 5،ص85
-تاریخ طبری
-انساب الاشراف
-خلیفه بن خیاط
-کمانه، بهنیا، داراب در سفرنامه ها،شرح اجمالی،ابوالحسن صادقیان،ص 192
جلیل سلمان-21/9/1394