چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ
چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

مُهرِ هزاره ی پنجم قبل از میلاد بر تاریخ فورگ

در پی بررسی های انجام شده در ژوئن سال 2015 و در فورگ، اشیا و موادی متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد مشاهده شد.

 داراب آنلاین؛

جلیل سلمانفرانسوا دُوسه باستان شناس فرانسوی خود را اینگونه معرفی می کند: من فرانسوا دُوسه باستان شناس فرانسوی وعلاقمند به تاریخ و فرهنگ خاور نزدیک می باشم.

پس از صرف بیش از یکسال در ایران و گفتگو با باستان شناسان و متخصصین ایرانی در مورد الزامات اقتصادی تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که با ایجاد انجمن EX ORIENTE LUX  می توانیم صدایمان را به گوش علاقمندان به تاریخ و فرهنگ برسانیم تا با دعوت به مشارکت، گامی در جهت تحقیقات باستان شناسی در این ناحیه برداشته شود.

این علاقه تا آنجا پیش رفت که از فوریه 2014 تاکنون ساکن ایران بوده و در دانشگاه تهران در سمت فوق دکترای باستان شناسی به تحقیق و پژوهش و ارائه کارگاه­های آموزشی مشغول می باشم. زمینه تحقیقاتی من عمدتا بر جوامع عصر مفرغ ( در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره دوم پیش از میلاد) و نظام های نگارشی ناشناخته این اعصار متمرکز می باشد. در این بین به ارائه کنفرانس هایی در ایران و خارج از ایران، انتشار مقالات و گاهی راهنمایی تورهای فرهنگی و تاریخی در ایران  مشغول هستم. در ماههای اخیر و به یاری سایرهمکاران ایرانی در تلاش برای ارائه طرح تحقیقاتی بین المللی در نواحی وسیع و در عین حال ناشناخته از منظر باستان شناسی در ایران بوده ام: دره فسا، داراب و فورگ در شرق فارس.

اولین بارقه های علاقه من به تاریخ شرق باستان پیش از سال 2000 و شروع تحصیلات دانشگاهی در رشته باستان شناسی در دانشگاه تولوز و در دوران جوانی زده شد. در سال 2003 با هدف ادامه مطالعات باستان شناسی شرق به پارس رفته و در نهایت در سال 2011 با درجه دکترا از دانشگاه سوربن پاریس فارغ التحصیل شدم. در تمام این سالها، به استثناء چند حفاری در روسیه، ترکمنستان و ازبکستان، در چندین حفاری بسیار مهم در جیرفت (استان کرمان واقع در جنوب شرق ایران)، مابین سالهای 2006 تا 2009 میلادی شرکت کردم که علاقه من را به خاورنزدیک باستان صدچندان کرد و من را شیفته ایران و فرهنگ آن نمود.

روند شهرنشینی که در هزاره های هشتم و نهم پیش از میلاد با توسعه کشاورزی و دامداری (دوران نوسنگی) و ایجاد اولین روستاها شکل گرفت در هزاره های سوم و چهارم در ایران به اوج خود رسید. تمدن ایران در همسایگی تمدن سومریان در میان رودان و تمدن دره سند در پاکستان و هند، در مناطقی همچون تل ملیان (انشان قدیم) در استان فارس، منطقه ای که توسط تیم باستان شناسی آمریکایی در دهه 70 مورد کاوش قرار گرفت، در حال بالندگی بود. کمی آنسو تر کنارصندل، مرکز دولت مرهشی در حوزه هلیل رود در استان کرمان سربرآورد که این ناحیه نیز در سال 2000 توسط یک تیم بین المللی کاوش شد.

این دو ناحیه با فاصله 550 کیلومتر از یکدیگر هریک دارای مواد فرهنگی هزاره سوم و خاص به خود هستند که نشان دهنده وجود مرز و حائلی میان این دو ناحیه است. بنابر مدارک حاصل از متون میان رودان که به خط میخی نگاشته شده اند، این مرز می تواند نوعی مرز فرهنگی و یا سیاسی میان دو دولت انشان و مرهشی باشد.

علی رغم اهمیت این دو ناحیه و کاوش های صورت گرفته، مرز میان این دو دولت از توجه باستان شناسان دور مانده و اطلاعاتی از این ناحیه در دست نیست. در پی بررسی های انجام شده در ژوئن سال 2015 و در فورگ، اشیا و موادی متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد مشاهده شد. پروژه پیش رو در نظر دارد تا به بررسی گسترده تری در دره های شرق فارس پرداخته تا به اطلاعات دقیق تری در مورد مکان یابی ناحیه مناسب برای حفاری در محوطه های مربوط به هزاره های چهارم و سوم پیش از میلاد دست یابد.

 

تکه های سفال یافته شده مربوط به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح

 

مُهر استامپی از جنس کلورایت مربوط به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد