چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ
چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

اوجاگررسنت، پزشک اعزامی داریوش بزرگ به مصر-1

در حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح هنگامیکه توتمس سوم، فرعون خوانخوار مصر، سرزمین های میانرودان را با خونخواری تمام مورد هجوم خود قرار می داد هرگز تصورش را هم نمی نمود که 1000 سال بعد از این، فرزندان سرزمین ایرانویج با قدمهای استوار خود و با نگاهی متمدنانه کاخ های او را به تصرف خویش درآورده و حکومت نوگرایانه خود را بر مبنای قوانینی برآمده از اندیشه ای شرقی را پایه گذاری نمایند و سلسله های جدیدی را در تاریخ مصر بوجود آورند. دودمان های شرقی و ایرانی تازه وارد به مصر روزگار تلخ گذشته را هرگز فراموش ننمودند اما با رویکردی جدید وارد مصر شدند و با درایت و بر مبنای اصول پیشینیان خویش که برگرفته از خط و مشی کورش کبیر بود رفتار نموده تا جائیکه یکی از پایه گذاران قوانین جدید در این کشور باستانی چهره ای ماندگار به نام داریوش بزرگ است. چهره ای که با ایجاد تغییرات در این کشور توانست حتی خود را در جایگاه فراعنه مصر ببیند و مورد احترام بزرگان آنان قرار گیرد.
خدادادیان در تاریخ مصر باستان می نویسد:" مصریان داریوش را یکی از شش قانونگذار بزرگ در جهان باستان به شمار آورده اند. آنها می نوس( پادشاه کرت)، ساسیکس(در زمینه ریاضیات از جمله جبر، هندسه و هیئت و نجوم)، سوتریس(احتمالا فرعون مصربوده)، باکوریس، آمازیس(وی نیز فرعون مصربوده)و داریوش را در این زمینه نام برده اند. بسیاری از داروهای گیاهی از طریق تجارت و از طریق جزایر کرت، سرزمین های اژه ای، بین النهرین، ایران و سرزمین های آفریقایی به مصر می رسیده است.رابطه میان پزشکان مصری با سرزمین های دیگر احتمالاً پس از سقوط مصر به دست اسکندر مقدونی در سال 333 ق.م. یعنی ده سال پیش از مرگ اسکندر به تدریج آغاز شد و با زمام داری بطالسه در مصر، یونانیان و مردمان دیگر رفته رفته با دانش پزشکی و دیگر علوم مصریان آشنا شده اند.
 داریوش یکم در سال 520 ق. م. در کاخ شوش روحانیون و قانون دانان مصری را به حضور پذیرفت و به آنها تا سال 516 ق.م. به مدت چهارسال مهلت داد تا مجموعه قوانین مصریان را تنظیم و برای او بیاورند تا با مطالعه آنها، دستور دهد برای ایرانیان به اجراء در آورده شود.
پزشکی در مصر باستان به پیشرفت های قابل ملاحظه ای نائل شده بود. شکافتن اجساد نزد یونانیان، بابلیان، سومریان و به ویژه هندیان باستان بر خلاف سنن دینی بوده است، ولی در مصر مومیاگران مصری دانش آناتومی (دانش تشریح) را به پزشکان مصری آموخته اند. این امر مهم ترین و در واقع هسته اولیه و اصلی فیزیولوژی در علم طب به شمار آمده است.
ایرانیان به سهم خود در حفظ، بازسازی و تأسیسات مراکز علمی جدید در یونان سعی زیاد کردند. به روایت منابع یونانی و سریانی و مصری داریوش یکم(522 تا 486 ق.م.)پس از ورود به مصر و مرمت معابد آسیب دیده مصریان مراکز علمی و بیمارستانهای مصریان را مورد توجه ویژه خود قرار داد.
 او دانشکده پزشکی سائیس را که به فراموشی سپرده شده بود بازسازی و یک پزشک برجسته مصری به نام " اوجا هورسن" را به ریاست آن منصوب کرد. اوجا هورسن لوحه ای بر سر در این دانشکده نصب کرده است که بر اساس آن داریوش شاه پارسیان در تاسیس این دانشکده به عنوان بزرگترین مرکز علمی مصر بسیار کوشید و از نظر مالی خود تأمین کننده هزینه آن شد. پیش از روی کار آمدن داریوش، بنیانگذار سلسله هخامنشی یعنی کورش دوم(559 تا 529 ق. م.) یک چشم پزشک مصری به نام آمازیس را در کنار خود در دربارش نگهداشته بود. چون این چشم پزشک علی رغم میل باطنی اش به دربار پارسیان فرستاده شده و از خانواده اش دور مانده بود، به روایت هرودت، کمبوجیه دوم (529 تا 522 ق.م.) را تشویق به لشکرکشی به مصر کرد و از سویی اطلاعات گسترده و راهنمایی های لازم را جهت پیروزی در جنگ فرعون وقت مصر " پسامتیک" در اختیار پادشاه جنگجوی هخامنشی گذاشت. در دوره زمام داری سلسله هجدهم، نوزدهم و بیستم و از آن زمان به بعد دانش پزشکی مصریان بیشتر بر دارو درمانی متمرکز بود از طب جادویی در میان مصریان به شدت کاسته شد. به روایتی تاسیس دانشکده سائیس و رونق دادن آن توسط داریوش بزرگ علم طب را از انحصار کاهنان معابد بیرون آورد و دارو درمانی جایگزین طب جادویی گردید.


پیرنیا نیز در تاریخ امپراتور هخامنشی آورده است( اسناد مصری ) که : اوجاگررسنت می گوید:" اعلیحضرت پادشاه مصر علیا و سفلی " داریوش" امر کرد که من به مصر بروم. در این موقع اعلیحضرت به سمت پادشاه بزرگ تمام ممالک خارجه و شاه بزرگ مصر در عیلام توقف داشت. ماموریت من این بود که بناهای پر آن خا(قسمتی از معبد نیت) را ، پس از آن که آن را خراب کرده بودند، بسازم. آسیایی ها مرا از مملکتی به مملکتی بردند تا به مصر رسانیدند، چنانکه امر آقای برین بود.من موافق اراده اعلیحضرت رفتار کرده به آنها (یعنی به موسسات )کتاب دادم و پسران اشخاصی را در آنها داخل کردم. در میان اینها پسران مردم فقیر نبودند. من انها را به نظارت اشخاص مجرب سپردم... برای هریک از کارهای انها اعلیحضرت فرمود که چیزهای خوب به انها بدهم تا به کارهای خودشان مشغول شوند من برای انها چیزهای مفید و الات و ادوات موافق کتابهای ان ها اماده کردم چنانکه سابقا معمول بود و چنین بود اقدام اعلیحضرت، چون او فایده صنایع را می داند و نیز از این جهت که هر مریض را شفا داده اسامی خداها ، معابد و مراسم قربانی را برقرار کند".

ادامه دارد...

 

استخراج و ارائه از جلیل سلمان/پژوهشگر آزاد تاریخ/داراب/فارس


برچسب‌ها: داریوش, اوجاگررسنت, اوجاهورسن, اوجاهورسنت
[ یکشنبه بیستم تیر ۱۳۹۵ ] [ 13:0 ] [ جلیل سلمان ]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد