چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ
چِنُ وِن

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

نقشه پنج ولایت فارس بر اساس کتاب المسالک استخری

 

نقشه تفکیکی ولایت استخر-ولایت اردشیرخوره-ولایت دارابگرد-ولایت شاپور و  ولایت ارجان

(ولایت:خوره:کوره:استان)

 

مراجعه فرمایید به کتاب ارزشمند:

URBAN NETWORKS IN EASTERN 'ABBASID LANDS: AN
HISTORICAL GEOGRAPHY OF SETTLEMENT IN
MESOPOTAMIA AND PERSIA, NINTH- AND TENTHCENTURY
A.D.

 


برچسب‌ها: دارابگردفارسخورهکورهنقشه

نقشه پنج ولایت فارس بر اساس کتاب صوره الارض ابن حوقل

نقشه پنج ولایت استخر، ولایت اردشیرخوره، ولایت داراب گرد، ولایت شاپور و ارجان بر اساس کتاب صوره الارض ابن حوقل

 

 

فارس در گذشته به پنج قسمت تقسیم شده بود که سومین ولایت بزرگ آن داراب گرد بوده است.

ولایت دارابگرد(استان) قسمت اعظمی از شهرهای فارس را تحت لوای خود داشته است.

 

منبع نقشه:

بنگرید کتاب ارززشمند:

URBAN NETWORKS IN EASTERN 'ABBASID LANDS: AN
HISTORICAL GEOGRAPHY OF SETTLEMENT IN
MESOPOTAMIA AND PERSIA, NINTH- AND TENTHCENTURY
A.D.


برچسب‌ها: دارابگردداراب گردفارسکورهخوره

نقشه فارس در دوران اسلامی(پنج ولایت /کوره فارس)

نقشه تفکیکی پنج ولایت فارس(استخر،اردشیرخوره،دارابگرد،شاپور و ارجان)بر اساس کتاب تاریخ الدوله البویهیه

 

 

ولایت استخر

ولایت اردشیرخوره

ولایت دارابگرد

ولایت شاپور

ولایت ارجان

منبع:


برچسب‌ها: فارسولایتکورهخورهدارابگرد

آبشار سکه‌های ضرابخانه داراب‌گرد در موزه بریتانیایی لندن

جلیل سلمان/داراب فارس-بی تردید یکی از مهمترین شهرهای استان فارس در دوران گذشته، شهر باستانی داراب‌گرد در جنوب شرق این استان بوده است که بنا به نوشته صاحب کتاب احسن التقاسیم، شاهان ایران در آن می زیسته‌اند.مطابق کتاب شاهنامه فردوسی این شهر توسط داراب پسر بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب بنا شده است.صاحب کتاب مآثرالملوک، بانی شهر داراب‌گرد را دارای اکبر آورده است. در کتاب بُندهشن، پس از «دارایِ چهرآزاد»، نوبت به فرمانروایی «دارا» رسیده است.ذبیح الله صفا در کتاب دارابنامه بیغمی نسب داراب را نیز همینگونه برشمرده و «داراب» را پدر «دارا» آورده است.سپیتمان، مصحح کتاب آثار باقیه آورده است که نسخه‌ای از کتاب اوستای زرتشت در گنجینه «دارا» پسر «داراب شاه»، در دوازده هزار پوست گاو با زَر نوشته شده بود، که اسکندر(مقدونی) آن را -هنگام ویران کردن آتشکده ها -سوزانید.انقطاع در کتاب ده اَبر مَرد آورده است: ساخت دارایا و داری در پارسی میانه(ساسانی) دارا و داراب هم گفته شده است.به همین انگیزه نویسندگان پس از اسلام، مانند حسین فرزند علی مسعودی و ثعالبی در نوشته‌های خود، واژه‌ی داریوش را داراب نوشته‌اند. به نقل از «دستور هوشنگ» از چهره های برتر انجمن گاتای هندوستان آمده است: نام «دارا» بدون شک در نهایت با داریوش ارتباط دارد، درست همانطور که بین «دارا» در بین‌النهرین(میانرودان) و «داراب‌گرد» در نزدیکی شیراز، چنین ارتباطی وجود دارد. بارتولد در کتاب جغرافیای تاریخی ایران،داریوش احمدی در دنیای ناشناخته هخامنشیان و ناصر انقطاع در کتاب ده اَبر مَرد، داراب را همان داریوش یکم هخامنشی دانسته اند.از طرفی، پیرنیا در تاریخ ایران باستان، حمیدی در کتاب تاریخ اورشلیم، زرین کوب در کتاب تاریخ مردم ایران و همچنین صاحب دائره المعارف مصاحب و مجموعه ره آورد، داراب را داریوش دوم هخامنشی دانسته اند از آنرو که داراب هشتمین پادشاه از سلسله کیانیان می باشد. حمیدی می نویسد:« داراب یا دارای اکبر، در داستانهای ملی ایران، هشتمین شاهنشاه ایران از سلسله کیانیان است.وی شهر داراب‌گرد را در فارس بنا نهاد، اعراب را شکست داد، و سپس فیلقوس پادشاه روم را مغلوب و خراجگزار نمود.از جنبه تاریخی داراب همان داریوش دوم هخامنشی، فیلقوس همان فیلیپ دوم مقدونی، و اسکندر رومی همان اسکندر مقدونی است.» حسن پیرنیا دلیل استفاده از دو نام دارای اکبر و دارای اصغر را تفکیک بهتر میان داریوش دوم(دارای اکبر) و سوم(دارای اصغر) هخامنشی توسط مورخان می داند. لاز به ذکر است که نامِ دارای دارایان در کتاب‌های دینکرد چهارم، بُندهشن و کارنامه اردشیرپاپکان نیز آمده است. مطابق مندرجات اشاره شده در کتاب‌های دینکردچهارم، شهرستانهای ایرانشهر، بُندهشن و کارنامه اردشیرپاپکان که از کتب بسیار قدیمی می باشند، جمع آوری دو نسخه از کتب اوستا و زند و نگهداری آنها در شیز و استخر به دستور دارای دارایان انجام شده است و اسکندرمقدونی در حمله به ایران آنها را سوزانیده است.به اعتقاد صاحب کتاب تاریخ ایران، شهر باستانی داراب‌گرد در زمان حکومت بازرنگیان مَقر حکومتی آنان در فارس بوده است.در دوران ساسانیان، استان پارس به چهار بخش یا چهار خوره تقسیم شده است که داراب‌گرد نیز یکی از این چهار خوره(کوره) بزرگ فارس بوده است.
مُهر استاندار داراب‌گرد که در کتاب گِل مُهره های ساسانی معرفی شده است، مُهر تاییدی بر اهمیت ولایت داراب‌گرد نزد پادشاهان وقت ایران می باشد.همچنین با استناد به نوشته های مورخانی نظیر طبری و محققینی همچون کریستن سن و دیگران، اردشیربابکان از هفت سالگی به شهر داراب‌گرد فرستاده شد تا تحت تدابیر تیری(پیری)،اَرگبَذ داراب‌گرد آموزش‌های نظامی را فرا گیرد.اردشیر از شهر داراب‌گرد پایه گذاری سلسله ساسانیان را آغاز نمود..باستانی پاریزی در چهلچراغ و آفتابه های زرین فرشتگان و یاسمی در کتاب کُرد و پیوستگی در خصوص اتصال سلسله ساسانیان به شهر داراب‌گرد مطالبی آورده اند.
از سوی دیگر، یکی از قدیمی‌ترین راههای ارتباطی فارس به بنادر خلیج فارس از شهر باستانی داراب‌گرد عبور می کرده است. برپایه پژوهش‌های مهندس احمد حامی درباره راههای باستانی ایران در عهد هخامنشیان، داراب‌گرد در مسیر شاهراه اصلی جنوب شرقی قرار داشته و از یک سو به پایتخت هخامنشیان و از سوی دیگر به آبراه بین المللی خلیج فارس و دریای عمان متصل می شده است. در اقلیم پارس درباره این مسیر باستانی آمده است:این جاده باستانی پس از گذار از نزدیک سد بهمن در کوار از راه جنوبی جدا شده و پس از آبادشاپور(علی آباد) و فسا و داراب‌گرد و طارم به بندرعباس میرفته است.مصطفوی در همین کتاب از کشف جاده عهد ساسانی فیروزآباد به داراب‌گرد خبر می دهد.پروفسور لویی وندن برگ این مسیر باستانی فارس را در زمستان 1338 خورشیدی کشف نمود و چنین گزارش داد: جاده دیگری از عهد ساسانی از فیروزآباد به طرف فسا و داراب‌گرد میرفت و از طریق میمند و آسمانگرد می گذشت.... Withcomb در کتاب Before roses گزارش می دهد که در خاکبرداریهای انجام شده در قصر ابونصر مُهرهایی منقوش به یک نقشه قدیمی مربوط به راههای ارتباطی استخر، شیراز، فسا و داراب‌گرد، ارگان، بیشاپور و اردشیرخوره به دست آمده است. مسیر فسا-داراب-فورگ-بندرعباس بعدها برای اجرای راه آهن جنوب شرقی مورد توجه انگلیسی‌ها نیز قرار گرفت. بنا به نوشته های کتاب اخبار پادشاهان ایران، دارا پسر بهمن نخستین پادشاهی است که راههای چاپاری را بنیاد نهاد و اسبانی دم بریده برای آن راهها تعیین کرد که آنها را برید دم(برید دنب) خواندند.در ولایت اخیر از سرزمین فارس شهری ساخت و آن را به نام خود داراب‌گرد نامید، یعنی شهر دارا.
از دیگر مشخصات و ویژگی‌های منحصربفرد شهر باستانی داراب‌گرد که در کتب کهن بدان اشاره شده است موضوع رونق تجارت در این ولایت دیرپایه و باستانی می باشد بنحوی که مورخانی نظیر؛ ادریسی، داراب‌گرد را مرکز معاملات و داد و ستد و تجمع بازرگانان فارس می شمارد. مَقدِسی ثروت سرشار این ولایت را از لحاظ معادن و اهمیت فراوان محصولات خاص و هوای مساعد و معتدل می ستاید.اهمیت اقتصادی شهر داراب‌گرد را مقدسی با این کلمات تشریح می کند: در داراب‌گرد انواع و اقسام اشیاء قیمتی دیده می شود، جامه هایی از درجه اعلا، متوسط و پایین، همچنین منسوجاتی که با آنچه در طبرستان ساخته می شود همانند است. در کتاب فارس شناخت آمده است :مردم این محل در حرفه ریسندگی، رنگرزی، و به طور کلی تولید قالی، تبحری فوق‌العاده داشتند. در قرن دوم هجری و در زمان حکومت عباسیان قالی های این محل بسیار زیبا، بادوام و مخصوص کاخ و دربار شاهان بود.بطوریکه گفته اند: در خزانه هارون الرشید عباسی هزار قالی بافت دارابگرد وجود داشته است. ابن‌حوقل از وجود سنگ‌تراشان هنرمند در داراب‌گرد خبر می دهد. ادوارد براون در کتاب یک سال در میان ایرانیان و در بخش قصر ابونصر اشاره نموده است « من تردید نداشتم که سنگ‌های آن کاخ]ابونصر[ نیز مانند پرسپولیس قدیمی است، ولی نمیتوانستم بفهمم که برای چه آن کاخ را آنجا بوجود آورده بودند و شاید سنگ‌ها را در پرسپولیس یا دارابگرد حجاری کرده و به آنجا آورده باشند.»تاکنون پنج نمونه از هنر دست مردمان داراب را در معبد مِهر (آتشکده آذرخش/مسجد سنگ)، در نقش شاپور و دیگری ذیل سمت چپ آن، همچنین در نقش نبرد با شیر و در معبد‌سنگی و مدور موجود در ضلع غربی محوطه شهر باستانی داراب‌گرد به چشم دیده‌ایم.ابن‌حوقل گزارش می دهد که از سنگ‌های داراب‌گرد خوان و کاسه و ظروف زیبا می تراشند و به سایر شهرهای فارس و جاهای دیگر می برند. البته از موضوع اهمیت مومیایی داراب‌گرد در حوزه درمان نیز نباید به آسانی گذشت چرا که ریشه‌های اساطیری جمع آوری و ارسال آن به دربار پادشاهان ایران صرفاً محدود به دوران گذشته نبوده است.
اهمیت نظامی، سیاسی، اجتماعی، صنعتی، رونق اقتصادی و ثروت سرشار و همچنین موقعیت جغرافیایی ممتاز داراب‌گرد به همراه اهمیت جایگاه این شهر به عنوان مقر پادشاهان ایران پیش از سلسله ساسانیان در کنار همدیگر وجود یک ضرابخانه را در این شهر باستانی کاملاً توجیه می نماید. داراب‌گرد محلی استراتژیک، شهری سیاسی و نظامی، دارای معادن متعدد و مهم، ولایتی با صنعتکاران و هنرمندان بی نظیر و با تنوع مشاغل و رونق اقتصادی بیکران می تواند هم ردیف شهرهای مهم ساسانیان باشد.صاحبِ پارسه در این خصوص آورده است: در زمان ساسانیان شهر داراب‌گرد در ردیف شهرهای مهمی مثل نیشابور، هرات، مرو ، بلخ، سمرقند، اصفهان، گندی شاپور، ارمنستان و گرگان قرار داشت و محل ضرب سکه بود. طبق سکه‌هایی که کشف شده در آن زمان کارگران، مهندسان و طراحان زبردستی در شهر داراب وجود داشتند که ضرابخانه آن را اداره می کردند.سکه‌های ساسانی که در داراب ضرب شده اند با علامت اختصاری «دا» (=داراب‌گرد) مشخص گردیده اند.

یکی از مهمترین مجموعه سکه‌های ساسانی ضرابخانه داراب‌گرد در موزه بریتانیایی لندن نگهداری می شود که بخشی از آن در سفر اکتشافی باستان‌شناس معروف انگلیسی-مجاری، سرمارک اورل استین(اشتاین) به فارس در شهر باستانی داراب‌گرد به دست آمده و به انگلستان منتقل شده است و بخش دیگر نیز در دو ناحیه سیراف و کرکوک عراق کشف و به همین موزه منتقل شده اند.لازم به ذکر است که سکه‌های ضرابخانه داراب‌گرد تاکنون در «سویی‌کای» کشور چین، کرکوک عراق، شوش، سیراف، خراسان رضوی(در آتشکده آذر برزین مهر) و... نیز به دست آمده که نشان از اهمیت ضرابخانه داراب‌گرد در دوران مختلف تاریخی می‌دهد. سکه‌های ضرب شده در داراب‌گرد در بسیاری از موزه های مطرح جهان نظیر؛ بریتانیا، فیتزویلیام، موزه هنر هاروارد، و در کشورهای اسلامی همچون قطر، صنعا و عراق و...در معرض دید علاقمندان به تاریخ قرار گرفته و بسیاری از سکه‌شناسان در کتب خود درباره سکه‌های داراب‌گرد مطلب نوشته‌اند. دانشنامه‌های معتبر جهان همچون بریتانیکا، هندوستان و بسیاری از رویدادنامه ها، مجلات بین المللی، و کتب سکه‌شناسی... بطور معمول از سکه‌های دارابگرد سخن گفته و به تفسیر نقوش آن پرداخته‌اند. گودوین، گریرسون، اوآکس، بلینگر، لوویک، کریب، شوآج، میشل، شیک، اوهلیگ، پویین، ارانسون، دوننر از چهره هایی هستند که در کتب خود به سکه های داراب گرد نیز اشاره نموده اند. اغلب سکه‌شناسان بر این عقیده‌اند که از زمان بهرام‌چهارم‌ساسانی درج نام محل ضرابخانه در پشت سکه‌ها رایج شده است.مطابق صفحات 95، 151 و 196 کتاب سکه‌های ساسانی اثر Paruck و همچنین مطابق گزارش صفحات 82،104و136 ژورنال هندوستان، بهرام چهارم ساسانی در ضرابخانه داراب‌گرد سکه ضرب نموده است.مجله آلمانی فردا(Zeitschrift.p.398) نیز این موضوع را تأیید نموده است.بنابراین، قدیمی‌ترین سکه ضرب شده در ضرابخانه داراب‌گرد فارس به بهرام(وهرام) چهارم باز می‌گردد. سکه‌های موجود در موزه بریتانیا از زمان بهرام چهارم به بعد آغاز و شامل 9 پادشاه ساسانی می شوند.در این مجموعه بیش از 152 قطعه سکه از ضرابخانه داراب‌گرد وجود دارد که 104 قطعه از آن متعلق به 9 پادشاه ساسانی و 48 قطعه نیز سکه‌های عرب-ساسانی و امرای عرب است.در همین حال، پُرتعداد‌ترین سکه‌ها مربوط به خسرو دوم(59 سکه) و سپس خسرو اول(13 سکه) و همچنین قبادیکم ( 10 سکه) و هرمزچهارم( 9 سکه) وپیروز( 5 سکه) می باشند.جاماسب، یزدگرد اول، اردشیر سوم و یزدگرد سوم نیز هر کدام دارای یک سکه می باشند.البته در این میان چند سکه ناشناخته نیز وجود دارند.لازم به ذکر است که کلیه تاریخ‌های درج شده در این نوشتار مطابق اطلاعات مندرج در ذیل سکه‌ها در سایت موزه بریتانیا می باشد.مطابق رده‌بندی عرف پادشاهان ساسانی، نخستین سکه موجود از ضرابخانه داراب‌گرد در موزه بریتانیایی لندن مربوط به دوران سلطنت یزدگرد اول(399-420 م.) با یک قطعه سکه از ضرابخانه داراب‌گرد می‌باشد.پس از آن پیروز یکم(457-484 م.)در داراب‌گرد پنج سکه‌ ضرب نموده است.چهار قطعه از سکه ها 457-484 میلادی و یک قطعه نیز به تاریخ 462 میلادی می باشد. قباد یکم(488-531 م.) نیز دارای ده قطعه سکه از داراب‌گرد می باشد.تاریخ سکه‌ها به ترتیب 501 و 502(دو قطعه) و507 ، 508 ، 510 ، 511 ، 522 ، 523 ، 524 می باشد. جاماسپ(496-498 م.) با یک سکه از ضرابخانه داراب‌گرد و خسرو یکم(انوشیروان) با سیزده سکه شامل سال‌های 532، 537، 538، 562، 563، 565، 567، 568، 571، 572، 574، 575 و 576 می شود که سکه‌های 562 میلادی و 565 و 571 و 575 در کرکوک عراق کشف شده‌اند و متعلق به ضرابخانه داراب‌گرد می باشند و بعد از آن نوبت به سکه‌های هرمز چهارم(579-590 م.) می‌رسد که 9 قطعه را شامل می شود. نخستین آنها به تاریخ 581 میلادی و سپس به ترتیب 582، 583، 584، 585، 587، 588، 589 و 591 می‌باشد.سکه‌های 583 و 589 میلادی از همین گروه در کرکوک عراق کشف شده‌اند که متعلق به ضرابخانه داراب‌گرد می باشند.در ادامه آن خسرو دوم-پرویز(590-628 م.) با 60 قطعه سکه، بیشترین فراوانی این مجموعه را از آن خود نموده است. از مجموع شصت سکه موجود متعلق به خسرو دوم، 1 قطعه سکه در سیراف(590-628 م.) و 4 قطعه سکه نیز در کرکوک عراق کشف شده است.تاریخ سکه‌ها بطور کلی دربرگیرنده سالهای 590 الی 628 میلادی می باشند.نخستین سکه با تاریخ 591 میلادی آغاز می شود و پس از آن سکه‌های592، 593 و 596 و 597 میلادی قرار دارند که از کرکوک عراق به دست آمده اند. تاریخ سکه‌های خسرو دوم بدین ترتیب می باشد:591، 592، 593(دو قطعه)، 596، 597(سه قطعه)،601(دو قطعه)، 602(دو قطعه)، 604، 605، 608، 609، 610(دو قطعه)، 612(دو قطعه)، 613، 614(هفت قطعه)، 615(سه قطعه)، 616(پنج قطعه)، 617(دو قطعه)، 618(چهار قطعه)، 619(سه قطعه)، 620، 621(سه قطعه)، 622(سه قطعه)، 623، 624(دو قطعه)، 625(دو قطعه)، 626(دو قطعه) و یک سکه نیز به تاریخ(590-628 م.) می باشد و جزئیات بیشتری از آن وجود ندارد.یک سکه نیز متعلق به دوران سلطنت اردشیر سوم(628-630 م.) می باشد.به همین ترتیب یزدگرد سوم(632-651 م.) آخرین پادشاه سلسله ساسانیان نیز یک سکه را در این مجموعه از آن خود نموده است.

همه اینها فقط بخش اندکی از سکه‌های ضرابخانه داراب‌گرد می باشند که در این موزه بین المللی نگهداری می شوند و امیدواریم روزی شاهد بازگشت این مسکوکات ارزشمند به شهرمان باشیم.


برچسب‌ها: دارابگردفارسسکهضرابخانهساسانیان