چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

تصاویری از تخریب مسجد خواجه معین الدین منصور داراب(دوره صفویه)

مسجد خواجه معین الدین منصور یکی از کهن ترین و تاریخی ترین مساجد شهرستان داراب می باشد که با  سهل انگاری برخی از افراد مدتی پیش شبستان تاریخی و زیبای آن تخریب شد.

تا این لحظه هیچ شخصی مسوولیت این حماقت بزرگ را بر عهده نگرفته است.

 


برچسب‌ها: مسجد خواجه معین الدین منصوردارابفارس

تصویری از کلانتر داراب فارس، کاظم خان در زمان قاجار

صویری جالب توجه و تاریخی از کلانتر داراب فارس، کاظم خان در زمان قاجار به همراه آقا میرزا حسن از سادات باغ بنفش داراب

(با تشکر ویژه از صفحه تقویم داراب)


برچسب‌ها: کلانتر دارابقاجارکاظم خانمنصور دیوانسرفراز

ترجمه ای بر گادامر و زیبایی شناسی او اثری از وحید غلامی پور فرد

بسیاری از علاقه‌مندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفة استنفورد را شنیده‌اند و چه بسا از این مجموعة کم نظیر بهره هم برده‌ باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال 1995 در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخل‌های مناسبی برای ورود به گستره‌های متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که می‌خواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینه‌های راهگشایی که پیش ‌رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخل‌های دانشنامة فلسفة استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر این‌که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگی‌های درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی می‌آید که می‌خواهند در زمینه‌ای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این مجموعه از سال ٩٣ در انتشارات ققنوس زیر نظر دکتر مسعود علیا آغاز شده است.
کتاب گادامر و زیبایی شناسی او یکی از کتاب های این مجموعه است. این کتاب در بردارنده دو مدخل از مدخل های دانشنامه استنفورد است: هانس گئورگ گادامر و زیبایی شناسی گادامر.
کتاب «گادامر و زیبایی شناسی او» توسط « وحید غلامی پور فرد » ترجمه شده و در سال 13944 توسط  انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

 

اخیراً نیز کتابی تحت عنوان تاریخ مختصر فلسفه جدید اثر راجر اسکروتن با ترجمه ی اسماعیل سعادتی توسط انتشارات حکمت به چاپ رسیده و روانه بازار کتاب شده است که ویراستار آن آقای غلامی پور فرد بوده اند. 
برای ایشان آرزوی موفقیت بیش از پیش می نماییم.


برچسب‌ها: وحید غلامی پور فرددارابگادامر

مراسم تشییع ۴ شهید گمنام دوران دفاع مقدس در شهرستان داراب

مردم شهرهای دوبرجی و جنت شهر در استقبال از شهدای گمنام سنگ تمام گذاشتند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری عصر داراب نیوز،؛ مراسم تشییع ۴ شهید گمنام دوران دفاع مقدس  در شهرستان داراب با حضور اقشار مختلف مردم و مسؤلین شهرستان در شهرهای دوبرجی مرکز بخش فورگ و جنت شهر مرکز بخش جنت برگزار شد.

گفتنی است که به مناسبت حضور شهدای گمنام در جنت شهر و دوبرجی، تعدادی از شاعران در پاسداشت یاد و نام این شهیدان اشعار خود را در فضای مجازی منتشر نمودند.

اذون کبوتر تو گوشم بگویید

نماز مسافر شکسته بخونید

بگیرید یه مهمونی بی صدایی

کباب,دل وشربتی  ازجدایی

رسول امیری 

***

ماجنگیدیم

شمالنگیدید

ما،لنگ شدیم

شماتیمور..

رضاعلی اکبری.اقلید.

***

از مستی غیرتت فلک جام گرفت

دنیای کبواترانه آرام گرفت

چون نام نمانده تا صدایت بزنیم

 گمنامی تو از آسمان نام گرفت

صمد حسینی ایجی

***

بهشتش بودم و او کوثرم بود

پدر تا رفت او تاج سرم بود

شبی که پیکرم برخاک افتاد

جهنم زیر پای مادرم بود

*

 از این  جا رفت و جایش را ندیدم

غروب چشم هایش را ندیدم

قدم ها را چنان آرام برداشت

که حتی رد پایش را ندیدم

زری قهارترس.شیراز

***

 تعبیر درخت تاک را  فهممیدم.

 جامانده بدون ساک را فهمیدم

وقتی خبر نیامدن قطعی شد

من ترجمه ی پلاک را فهمیدم.

صمد حسینی ایجی

***

شهر خود را من چراغان می کنم

کوچه را همچون گلستان می کنم

می شود گمنامی اش فردا تمام

این شهیدی را که مهمان می کنم

جلیل سلمان

***

با   یاد   خدا  از   همه   آلام  گذشتم

پر  شور  برفتم  و  چه   آرام  گذشتم

بر قله ی هستی که رسیدم بدهم جان

گمنام  شدم  وز پی  هر  نام  گذشتم

صادق کریمی

***

 

با ناز و نوازش خدا رام شدم

بی نامترین و صاحب نام شدم

بین خودمان بماند این حرف وحدیث:

عاشق شدم وشهید گمنام شدم

رسول امیری

***

یک چفیه پراز بهار باور کردم

موسیقی انتظار باورکردم

من عاشقی تورا به روی مین ها

درلحظه ی انفجار باور کردم

کیوان براهنگ

نخستین کنگره بین المللی داراب و حومه(بخش پایانی)

جلیل سلمان-کانال چار مَدَور-پس از استماع سخنان اردشیر بابکان، همه میهمانان جهت صرف ناهار عازم نقش شاپور داراب شدند. سرویلیام اوزلی از پذیرایی مردم داراب سخن گفت و این نکته را هم افزود که در سال 1811 میلادی نیز در همین محل پذیرایی مناسبی از وی شده و از مردم داراب به خاطر میهمان نوازیشان قدردانی کرد. قُلی داراب خوب، صابر، ابن لَطیفا، شریفی، دالمَند، گُلزار بهمنی و دیگرانی چند با همراهی ساز غلام عاشق شروه خوانی کردند و خستگی را از تن میهمانان بیرون بردند. گومز، دلاواله و کمپفر نیز خاطراتی از سفر خود به داراب تعریف کردند که مورد توجه حاضران قرار گرفت.پس از آن هرمان، هوف و بیر نکاتی در مورد آتشکده آذرخش بیان داشتند و مسعودی که خود را به جمع میهمانان رسانده بود شرحی کوتاهی از آتشکده آذرخش ارائه داد. ماری کخ از کتیبه بیستون و نام پرگ بر بلندای این کتیبه سخنانی ایراد کرد و پس از آن وندن برگ از عشق خود به تنگ چک چک رستاق و قرار دادن تصویر آن در ابتدای کتابش، باستان شناسی ایران باستان، خبر داد. مصطفوی از بی نظیر بودن مسجد جامع داراب و معماری آن گفت و فرصت شیرازی و اوژن فلاندن و پاسکال کوست به همراه فرانک استلا طرح ها و نقاشی های خود از داراب را به حاضران نشان دادند. اشتاین نیز به کشفیات بی نظیر خود در منطقه مادوان، تل ریگی و دارابگرد پرده برداری کرد و قدمت مناطق اولیه داراب را تا 7000 سال اعلام نمود. در همین حین جناب فریدون پیشدادی با گوشت تازه وارد جمع شد و همه به احترام او ایستادند. غذا که آماده شد خاطره ای از شاه اسمعیل صفوی در مورد بز پادزهری داراب و توقف وی در منطقه دارابگرد به سمع حاضران رسید. آهوی تنگه رُمبه توسط ملک مبازالدینِ شبانکاره ای به عنوان غذای دوم برای میهمانان آماده شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
پس از صرف غذا و بازدید از آتشکده آذرخش و شهر باستانی دارابگرد، میهمانان به سمت آتشکده آذرجوی رفتند و پس از آن میهمان مردم فورگ شدند. پس از آن به داراب بازگشتند و بخش پایانی نخستین کنگره بین المللی داراب و حومه آغاز شد.
در ابتدا نوبت به چهره شناخته شده جغرافی دان جهان اسلام یعنی ابن خُردَاذبَه رسید تا در خصوص حدود جغرافیای دارابگرد سخن بگوید. وی با اشاره به صفحه 46 کتابش، المسالک و الممالک، که متعلق به سال 250 هجری می باشد، ضمن تقسیم فارس به پنج کوره، شهرها، روستاها و نواحی تابعه دارابگرد را نیز بدین ترتیب معرفی نمود:« و رساتیق دارابگرد(درابجرد): کُرم و جهرم و نیریز و البستجان و الابجرد و الاندیان و جویم و فرج و تارم و طمستان»...
وی پس از پایان سخنانش از «ابن رسته» دعوت نمود تا در خصوص دارابگرد سخن بگوید و او با اشاره به صفحه 106 کتابش، «الاعلاق النفیسه» که متعلق به سال 290 هجری می باشد، چنین گفت: فارس پنج کوره دارد و بدین ترتیب" سابور و اصطخر و اردشیرخوره و دِرابجرد و فسا و اَرجان و شیراز" می باشند.
اما نوبت به سخنرانی اصطخری که رسید تشویق بی امان حاضران نیز آغاز شد. اصطخری همراه با کتاب المسالک و الممالکش که متعلق به سال 340 هجری می باشد پشت میکروفون قرار گرفت و مطابق صفحه 70 کتاب خود حدودِ جغرافیای دارابگرد را چنین تعیین نمود: و اما نواحی کوره دارابگرد(درابجرد): کُرم و بها منبران؛ احدهما اباذه و الآخر کرد بجرد، و المَص و مدینتها المص، و فَسا و مدینتها فسا، و طَمستان و بها منبر، و المُحوله لیس بها منبر، و الکُردبان و بها منبر، و ازبراه و مدینتها ازبراه، و سنان و مدینتها سنان، و جویم و مدینتها جویم، و جهرم و مدینتها جهرم، و الفستجان و بها منبر، و الدارکان و بها منبر، و ایج و بها منبر، و الاصطهبانان و بها منبر، و نیریز و مدینتها خَیَار ، و المُریزجان و بها منبر، و الاروان و بها منبر، و خَسُوا و مدینتها روبنج، و رستاق الرستاق و بها منبر، و قنطره لیس بها منبر، و سوانجان لیس بها منبر، و فُرج و بها منبر ، و تارم و بها منبر، و الماسکانات و بها منبر، و شق الرستاق لیس بها منبر، و شق الروذ لیس بها منبر، و تالات لیس بها منبر، و شق الا سنان لیس بها منبر، و رم شهریار مدینتها الرم. در این حال تشویق حاضران همچنان برای لحظاتی ماندگار ادامه یافت.
اما با آمدن ابن حُوقَل تشویقها همچنان ادامه یافت. ابن حوقل با کتاب صُوره الارض آمده بود که متعلق به سال 367 هجری می باشد. وی با اشاره به صفحات 267 و 268 کتابش، شهرها و روستاهای تابعه ولایت دارابگرد را چنین معرفی کرد:6)- ذکر ناحیه کوره دارابگرد(دارابجرد): اباذه و کربجرد و اقلیمهما یعرف بکرم، و المص بها منبر و رستاق یعرف بها، و فسا مدینته جلیله فی ذاتها کثیره الاهل و التجاره و لهم یسار و منها، ابو علی شیخنا الحسن بن احمد بن عبدالغفار الفقیه المتکلم و هو من جله المعتزله و اصحاب ابی هاشم، طمستان و بها منبر، و الکردبان و بها منبر، و جهرم و لها رستاق و هی مشهوره بکثره یسار الاهل و الیها ینسب الجهرمی من البسط المعموله بها و بها غیر طراز للتجار و کان للسلطان بها صاحب یستعمل له، و الفستجان و لها منبر، والدراکان و لها منبر، و ازبراه و لها رستاق باسمها، و سنان و لها رستاق باسمها، و ایج و بها منبر، و الاصطهبانات و بها منبر، و جویم و لها اقلیم و منها ابو احمد الجویمی احد روساء التناء بفارس معروف بالعراق، و خیار و رستاقها نیریز، والمریزجان و بها منبر، و المادوان و بها منبر، و روبنج و رستاقها خسوا، و رستاق الرستاق و بها منبر، و تارم و بها منبر، و الماشکانات و بها منبر، و زم و رستاقها زم شهریار.
ابن حوقل پس از تشویق حاضران در محل خود قرار گرفت و از حاضران تشکر کرد. نوبت که به مقدسی رسید با کتاب احسن التقاسیم متعلق به سال 375 هجری پشت میکروفون قرار گرفت. وی در معرفی دارابگرد و مناطق تابعه آن مطابق صفحات 631 و 632 جلد دوم کتابش چنین گفت: دارابگرد خوره‌اى مرفه است که دارابگرد بن فارس بنا نهاده، در گذشته مرکز آنجا بود و شاهان در آن مى‌زیستند.کانها فراوان و ویژگیها بسیار و هواى نیکو دارد.قصبه‌اش هم نام آنست.
از شهرهایش «طبستان»، «کردبان»، «کرم»، «یزدخواست» ،«مشکانات» ،«زمّ شهریار» ،«گدروا» «اوجین»، «ایگ» است، ناحیت«نیریز»که شهرهاى «خیار»، «مریزجان»، «ماذوان» را دارد، و ناحیت«خسو» که شهرهاى«روبنج»با روستاى«رستاق»، «فرج»، «تارم»را دارد نیز از آنست.از شهرهاى روستامند مهم آن«جویم» ابو احمد، «اصطهبانات» سنان «برک»، «ازبراه» است.
پس از پایان صحبتهای مقدسی که همراه با آشتی کنان وی با پاول شواتس همراه بود، شخصیتهای برجسته ای نظیر یاقوت، قزوینی، مستوفی، ابن بطوطه و صاحب کتاب حدود العالم به ایراد سخنرانی پرداختند و جغرافیای داراب را بیش از پیش نمایان ساختند.
با توجه به تعداد زیاد شرکت کنندگان در نخستین کنگره بین المللی داراب و حومه، امکان ایراد سخنرانی برای همه حاضران فراهم نشد اما برگزار کنندگان کنگره اعلام کردند؛ مطالب باقیمانده در دومین کنگره بین المللی داراب و حومه به حاضران ارائه خواهد شد و جای هیچ گونه نگرانی نیست. همه حاضران در این مراسم، کتب و آثار خود را به کتابخانه داراب تقدیم نمودند تا برای همیشه تاریخ به یادگار بماند. از طرف مردم شهرستان داراب نیز هدایای ارزشمندی همچون فرش دستباف ویژه صادرات، گبه، گلیم، پرتقال، دارابی، نارنگی، لیمو ، خرما ، بکرایی، لیموشیرین، قاشق های چوبی صادراتی، عطر گل رازقی و یاسمن به همراه دهها هدیه دیگر تقدیم حاضران در کنگره شد. در انتهای این مراسم نوبت به قرائت بیانیه پایانی کنگره رسید که متن آن بدین شرح می باشد:
(((تا زمانی که مردم شریف داراب بجای واژه بی تفاوتی واژه ارزشمند مطالبه گری را انتخاب ننمایند دیرگاهی نخواهد پایید که از داراب و ولایت سربلند دارابگرد جز نامی فراموش شده بر کاغذهای پاره پاره شده منفعت طلبی نخواهد ماند.)))) 
هدیه ای بود از کانال چار مَدَور داراب
جلیل سلمان-پاییز سال 1395

 

بخش اول

بخش دوم

 


برچسب‌ها: دارابدارابگردکورهخوره