چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

چِنُ وِن

تاریخ و فرهنگ

شهری به نام «دارابِ نو» در مدارک موزه متروپلیتن آمریکا

نتشار سند مهم در داراب آنلاین؛

جلیل سلمان-طی ماههای اخیر، محققان و علاقمندان به تاریخ داراب از احتمال وجود شهری به نام «دارابِ نو» یا «شهرِ جدید داراب» در سده اول هجری سخن به میان آورده اند که از لحاظ تاریخی و جغرافیایی دارای اهمیت بسیار ویژه ای می باشد.

 

به گزارش خبرنگار داراب آنلاین، در مکتوباتِ کهنِ بجا مانده از دوران مختلف تاریخی اشاره هایی اجمالی به مهاجرت چندین باره مردم دارابگرد شده است اما به نظر می رسد نخستین اشاره ها به «دارابِ نو» به حدود سال های 1974 و 1978 میلادی و به خصوص به انتشار مُجلد مُهرهای استامپی کشف شده مربوط به دوران ساسانیان در نقاط مختلف من جمله در قصر ابونصر فارس توسط Christopher j. Brunner باز می گردد که در آن تعدادی مُهرِ استامپی متعلق به دوران ساسانی از ایران به کشور آمریکا منتقل شد تا در بخش هنری موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری شوند. پس از آن در سال های 2003 و 2007 میلادی این مبحث مورد توجه مجله مؤسسه بریتانیایی مطالعات فارسی و سپس کسانی همچون Rika Gyselen قرار گرفت، هر چند که توضیحات اندکی پیرامون این شهر مطرح نمودند.

در مُجلدِ راهنمای موزه که نمایشی از انواع مختلف مُهرهای ساسانی می باشد یک مُهرِ منحصربفرد نیز وجود دارد که در آن به «دارابِ نو» در کنار کوره اردشیرخوره و شهر باستانی بیشاپور اشاره شده است.

این مُهر ذیل بخشِ هنری موزه و محتملاً به دلیل ارتباط آن با مباحث مالی و متفاوت بودن محتوی بطور مجزا معرفی شده است.

در همین راستا و به دلیل اهمیت این موضوع،  سایت داراب آنلاین برای نخستین بار اقدام به انتشار این سند می نماید تا در تحقیقات بعدی مورد استفاده پژوهشگران و علاقمندان به این حوزه قرار گیرد.

 

 

همانگونه که در تصویر نیز مشخص است این مُهرِ ساسانی به شکل دایره ای و متعلق به قرن ششم میلادی است که در آن از اردشیر خوره، بیشاپور و داراب نو در کنار همدیگر نام برده شده که مشخصاً در حوزه پارس(فارس) قرار داشته اند.

تصویر بعد نشان می دهد علیرغم اینکه تعداد بسیار زیادی از مُهرهای ساسانی موجود در موزه متروپلیتن شخصی می باشند این یک مُهرِ رسمیِ مورد وثوق و اداری بوده که با خطی پیوسته نوشته شده و مربوط به یک مدیر مالیاتیِ "میشان/میسان" می باشد و همین موضوع آنرا کمی متفاوت نموده است. لازم به ذکر است که در کتیبه های ساسانی از شهر(کشور) میشان یا میسان بعد از پارس و خوزستان نام برده شده است.

 

نویسنده ی راهنما این احتمال را که ممکن است مُهرِ یادشده متعلق به قرن هفتم میلادی باشد را نیز دور از نظر نداشته و بدان اشاره نموده است. بنابراین با اطمینان بیشتر می توان این مُهر را به اواخر دوران ساسانی مربوط دانست که طی آن جغرافیای مرکزیت سیاسی و تجاری ساسانیان در حال تغییر بوده است.

 

***

منابع:

1-Sasanian Stamp Seals in the Metropolitan Museum of Art

By Metropolitan Museum of Art (New York, N.Y.), Christopher J. Brunner

2-Iran: Journal of the British Institute of Persian Studies, Volume 41

3-Sasanian Seals and Sealings in the A. Saeedi Collection

By Rika Gyselen

مُهرِ هزاره ی پنجم قبل از میلاد بر تاریخ فورگ

در پی بررسی های انجام شده در ژوئن سال 2015 و در فورگ، اشیا و موادی متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد مشاهده شد.

 داراب آنلاین؛

جلیل سلمانفرانسوا دُوسه باستان شناس فرانسوی خود را اینگونه معرفی می کند: من فرانسوا دُوسه باستان شناس فرانسوی وعلاقمند به تاریخ و فرهنگ خاور نزدیک می باشم.

پس از صرف بیش از یکسال در ایران و گفتگو با باستان شناسان و متخصصین ایرانی در مورد الزامات اقتصادی تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که با ایجاد انجمن EX ORIENTE LUX  می توانیم صدایمان را به گوش علاقمندان به تاریخ و فرهنگ برسانیم تا با دعوت به مشارکت، گامی در جهت تحقیقات باستان شناسی در این ناحیه برداشته شود.

این علاقه تا آنجا پیش رفت که از فوریه 2014 تاکنون ساکن ایران بوده و در دانشگاه تهران در سمت فوق دکترای باستان شناسی به تحقیق و پژوهش و ارائه کارگاه­های آموزشی مشغول می باشم. زمینه تحقیقاتی من عمدتا بر جوامع عصر مفرغ ( در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره دوم پیش از میلاد) و نظام های نگارشی ناشناخته این اعصار متمرکز می باشد. در این بین به ارائه کنفرانس هایی در ایران و خارج از ایران، انتشار مقالات و گاهی راهنمایی تورهای فرهنگی و تاریخی در ایران  مشغول هستم. در ماههای اخیر و به یاری سایرهمکاران ایرانی در تلاش برای ارائه طرح تحقیقاتی بین المللی در نواحی وسیع و در عین حال ناشناخته از منظر باستان شناسی در ایران بوده ام: دره فسا، داراب و فورگ در شرق فارس.

اولین بارقه های علاقه من به تاریخ شرق باستان پیش از سال 2000 و شروع تحصیلات دانشگاهی در رشته باستان شناسی در دانشگاه تولوز و در دوران جوانی زده شد. در سال 2003 با هدف ادامه مطالعات باستان شناسی شرق به پارس رفته و در نهایت در سال 2011 با درجه دکترا از دانشگاه سوربن پاریس فارغ التحصیل شدم. در تمام این سالها، به استثناء چند حفاری در روسیه، ترکمنستان و ازبکستان، در چندین حفاری بسیار مهم در جیرفت (استان کرمان واقع در جنوب شرق ایران)، مابین سالهای 2006 تا 2009 میلادی شرکت کردم که علاقه من را به خاورنزدیک باستان صدچندان کرد و من را شیفته ایران و فرهنگ آن نمود.

روند شهرنشینی که در هزاره های هشتم و نهم پیش از میلاد با توسعه کشاورزی و دامداری (دوران نوسنگی) و ایجاد اولین روستاها شکل گرفت در هزاره های سوم و چهارم در ایران به اوج خود رسید. تمدن ایران در همسایگی تمدن سومریان در میان رودان و تمدن دره سند در پاکستان و هند، در مناطقی همچون تل ملیان (انشان قدیم) در استان فارس، منطقه ای که توسط تیم باستان شناسی آمریکایی در دهه 70 مورد کاوش قرار گرفت، در حال بالندگی بود. کمی آنسو تر کنارصندل، مرکز دولت مرهشی در حوزه هلیل رود در استان کرمان سربرآورد که این ناحیه نیز در سال 2000 توسط یک تیم بین المللی کاوش شد.

این دو ناحیه با فاصله 550 کیلومتر از یکدیگر هریک دارای مواد فرهنگی هزاره سوم و خاص به خود هستند که نشان دهنده وجود مرز و حائلی میان این دو ناحیه است. بنابر مدارک حاصل از متون میان رودان که به خط میخی نگاشته شده اند، این مرز می تواند نوعی مرز فرهنگی و یا سیاسی میان دو دولت انشان و مرهشی باشد.

علی رغم اهمیت این دو ناحیه و کاوش های صورت گرفته، مرز میان این دو دولت از توجه باستان شناسان دور مانده و اطلاعاتی از این ناحیه در دست نیست. در پی بررسی های انجام شده در ژوئن سال 2015 و در فورگ، اشیا و موادی متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد مشاهده شد. پروژه پیش رو در نظر دارد تا به بررسی گسترده تری در دره های شرق فارس پرداخته تا به اطلاعات دقیق تری در مورد مکان یابی ناحیه مناسب برای حفاری در محوطه های مربوط به هزاره های چهارم و سوم پیش از میلاد دست یابد.

 

تکه های سفال یافته شده مربوط به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح

 

مُهر استامپی از جنس کلورایت مربوط به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح

 

روایت خواندنی دختر قهرمانی که از «شهرت» گذشت

در این روزگار کمتر کسی پیدا می شود که علاقه به دیده شدن و شهرت نداشته باشد؛ هستند کسانی که برای دیده شدن از یکدیگر سبقت می گیرند حالا چه دیده شدن در سایت خبری و روزنامه باشد چه بیلبورد های شهر یا فضای مجازی.

به گزارش خبرنگار داراب آنلاین، چند سال پیش بود. همه چیز از یک جلسه سه نفره دوستانه و کوچک با موضوع کمبود بنر شهدا در سطح شهر آغاز شد. دغدغه ای که برخی از دوستان را آزار می داد. لحظاتی بعد از گفتگوهایمان مطلع شدیم که یکی از بچه های جنوب شهر داراب مدال طلای سنگ نوردی را از آن خود نموده و به همین مناسبت قرار است بنرش در یکی از مکان های پر تردد شهر نصب شود. نمی دانم چرا و چگونه موضوع این جلسه دوستانه با نصب بنر این قهرمان در سطح شهر تلاقی کرد. انگار قرار بود این قهرمان طلایی شریک شهدا شود. چه اتفاق زیبایی در حال رقم خوردن بود.
بطرز عجیبی هر سه نفر ما با تنظیم و ارسال یک نامه برای این نوجوان قهرمان به توافق رسیدیم و تصمیم گرفتیم که طی نامه ای موفقیت او را تبریک گفته و از او خواهش کنیم که اگر برایش مقدور است بجای بنر خودش تصویری از یک شهید برای چند روز در محل مشخص شده نصب گردد.
این فقط یک پیشنهاد بود و ما نمی دانستیم قهرمانِ قصه ی ما چه واکنشی از خود نشان خواهد داد.
نامش هانیه رضوی پور و قهرمان سنگ نوردی و از بچه های جنوب شهر است. قهرمان طلایی ما از یک محله در جنوبی ترین نقطه شهر آمده است.همانجا که هنرمندان و ورزشکاران بنامی دارد.
از طریق یکی از همکاران نامه را برای هانیه فرستادیم در حالیکه با توجه به سن اندک هانیه و شوق او در دیدن تصویرش در سطح شهر کماکان این احتمال وجود داشت که او این پیشنهاد را نپذیرد.
دو روز بعد، دوست مشترکمان به ما خبر داد که باید به دیدن هانیه برویم. به سرعت آماده شدیم و در غروبی دل انگیز به دیدار هانیه رفتیم. دختر نوجوانی که با چادر سیاهش و با نگاه نافذش در انتظار ما ایستاده بود؛ نامه ای سربسته را به دستمان داد و پس از گفتگو و تبریکی کوتاه از طرف ما، با کلام شیرینی که بوی نوجوانی می داد، بدون آنکه از موضوع درون نامه سخنی بگوید، با لبخند خداحافظی کرد و رفت.
آنقدر شوق خواندن داشتیم که نامه را بلافاصله پس از ترک محل دیدار باز کردیم و خواندیم...

«با عرض سلام خدمت شما برادران و فرزندان داراب؛
وقتی نامه مهربانانه شما را خواندم، بیش از آنکه به قهرمان شدنم افتخار کنم، خوشحال شدم از افتخار بزرگتری که قرار است نصیبم شود و با احساسی آکنده از افتخار و غروری دو صد چندان، لحظه دریافت مدال طلا برایم زنده شد. چرا که می خواهم در کاری مشارکت نمایم که لیاقتی می خواهد به اندازه تمام خوبی های آنان که رفتند، اما یادشان همیشه با ماست.
برادران خوبم!
هدف ارزشمند شما را می ستایم و با کمال میل برای مشارکت در این برنامه اعلام آمادگی می کنم و شریک راه شهدا شدن، برایم شیرین تر از کسب هر مدالی است.
بنر من قابل شهدا را ندارد. ای کاش می توانستم کار بیشتری انجام داده، تا دین خود را به آنان بپردازم. اما امروز هانیه اندوخته ای گران بها تر از این ندارد که تقدیم شهدای والا مقام نماید.
اکنون که دری از درهای معنویت بر رویم باز شده است، شریک این عمل خیر و بزرگ می شوم، شاید بتوانم ساعاتی چشمان مردم خوب شهرمان را بر روی چهره های ماندگار شهدا باز نموده و دعای خیر خانواده های معظم شهدا را با خود همراه نمایم.
هانیه رضوی پور در آخر نامه خود خواستار نصب بنر شهیدان والامقام جمشید منفرد(نریمانی) و رضا رضایی شده بود.

هانیه جان، قهرمان طلایی ما، دست مریزاد.، دست مریزاد...


تشییع پیکر ابوطالب صنمی، پاسدار رزمنده مدافع حرم

با حضور پرشور مردم داراب پیکر پاسدار رزمنده اسلام ابوطالب صنمی در گلزار شهدای روستای هیربدان به خاک سپرده شد. این پاسدار رزمنده که سابقه حضور در جبهه های دفاع از حرم اهل بیت در سوریه را نیز در کارنامه داشت در اثر سانحه ای در یکی از پادگان های شمال کشور آسمانی شد.

دانلود فایل قلعه رمبه داراب

لینک دانلود فایل قلعه رمبه داراب:

جهت دانلود بر روی همین لینک کلیک فرمایید.

از اینکه انتشار دهنده تاریخ داراب هستید از شما ممنونم....

جلیل سلمان